گذشته همسرتان را به کلی فراموش کنید تا آرام شوید
این فقط شما نیستید که چنین احساساتی دارید. تقریبا بیشتر آدمها نسبت به گذشته کسیکه با او دریک رابطه عاطفی و فعال قراردارند حساس هستند و این برایشان مسألهاي نگرانکننده و استرس زا است.
رهایی از فکر انچه در گذشته اتفاق افتاده است خیلی سخت و دشوار نیست. کافی است هر زمان که چنین افکاری به سراغتان میآید فکرتان رابه سمت موضوع دیگری هدایت کنید. شما حتی میتوانید با فکر کردن به فهرست خرید روزانه از این فکر بیرون بیایید. در واقع با پرت کردن حواس خودتان مانع از این میشوید
که دراین افکار غوطه بخورید و مدام به زوایای پنهان ماجرا بپردازید؛فکر بد به سراغتان می آید؟ نفس عمیق بکشید پاها را دراز کنید، اجازه بدهید بجای افکار منفی آرامش به سراغتان بیاید.این مشکل شماست که نمیتوانید از فکر گذشته همسرتان رها شوید. بهخاطر این مشکل نمی توانید همسرتان را بازخواست کنید.
او گذشته خودش را داشته و این چیزی است که واقعاً ربط زیادی بشما ندارد. کنکاش زیاد در گذشته او بشما حال خوبی نمی دهد ودر واقع رابطه را هم تحت تأثیر قرار میدهد. یعنی دقیقاً همان اتفاقی میافتد که شما بهخاطر آن نگران هستید. علاوه بر این پرس و جوی زیاد از همسرتان درباره گذشتهاش این معنی را می دهد که شما اثر وجود خودتان را کمتر از دیگران می دانید.
روی افکارتان کار کنید. وقتی دائماً خودرا مشغول دیگری میکنید اعتماد به نفس و آرامشتان را از دست می دهید. شاید لازم باشد روی باورهایتان کار کنید. در بسیاری موارد این تلاش برای کنکاش در گذشته دیگری برآمده از این دیدگاه است که دو نفر آدم بالغ باید باهم صادق باشند و همه ی چیز را بدانند.
به فکر رابطه خودتان باشید. واقعیت را قبول کنید شما به آنچه در گذشته اتفاق افتاده و تجربههاي شریک زندگیتان حسادت میکنید. بهترین راه برای رهایی از این نوع حسادتها و افکار وسواسی روی رابطه خودتان کار کنید. تجربههاي متفاوت خودتان را داشته باشید.
گذشته چیزی است که ما را میسازد مگر این که ما همین دیشب بدنیا آمده باشیم. فقط کمی به گذشته خودتان فکر کنید. چه چیزهایی در آن وجود داشته؟ آیا جز این است که مهمترین اثر آن این بوده که شخصیت کنونی شما را ساخته است؟ هر آدمی داستانی در گذشتهاش داشته
و وادار به پاسخگویی درباره آن ها نیست. کمی عمیقتر و معنادارتر فکر کنید این مسیری است که باید طی میشد تا امروز شکل بگیرد. یک آدم چراباید بهخاطر تجربههاي گذشتهاش خوب یا بد، پاسخگوی دیگران باشد؟